"یا مقلب القلوب و الابصار" / بهار آمد

 آهسته آهسته از راه رسید، طنین گام هایش به گوش می رسد، نگاه کن هر گوشه از شهر تکاپویی برپاست... عروس فصل ها با زیبایی مبهوت کننده خرامان خرامان به میهمانی دشت ها و بوستانها رسید. "بهار" آمد.

 بهار با تمام زیبایی هایش از راه رسید و چه زیبا زمزمه می کنند در رکوع و سجود خود ذره ذره کائنات "یا مقلب القلوب و الابصار حول حالنا الی احسن الحال " را...

آهسته آهسته از راه رسید، طنین گام هایش به گوش می رسد، نگاه کن هر گوشه از شهر تکاپویی برپاست.. عروس فصل ها با زیبایی مبهوت کننده خرامان خرامان به میهمانی دشت ها و بوستانها آمده.

دستها به تمنای مهربانی اش در قنوت

روزها دگرگون شده و حالها در آستانه تحول است، چشمها در انتظارند و دستها در تمنای مهربانی اش در قنوت.

بهار آمد، شستگی و طراوت شقایق ها و نسترن ها را با نسیمی دل انگیز به جشن بهاران برد و چکاوک ها آواز خوان رویش دوباره زمین شدند.

زمین نفسی دوباره تازه کرد

زمین نفسی تازه کرد و زمان زایش دوباره را به نظاره نشست، آفتاب انوار روح بخشش را با تن پوششی از شکوفه ها به جهان هدیه داد و ابرها با سخاوتمندی دیده بر صحرا گشودند.

بهار آمد، آمد تا باور کنیم ، سردی ها و سختی ها ماندگار نیستند و زمستان با تمام ابهتش در برابر حیات دوباره زانو به زمین می ساید، بهار آمد تا بیاموزیم گرما بخشیدن و نو شدن دوباره را... آمد تا تلنگری دوباره بر زنگارهای قلبمان بزنیم و بخشش را به خانه دل دعوت کنیم.

بهار آمد تا فراموش نکنیم در تکاپوی تمام روزمرگی ها تنها دوست داشتن ها و دیدارهاست که قلب هایمان را از تلخی ها رهایی می بخشد و امیدی دوباره به زندگی مان می بخشد.

دل و جانها خانه تکانی شدند

دیدارها را تازه کنیم و خستگی ها را از تن بزدایم، برای سالی پرتلاش مهیا شویم و دل به عنایات حضرت دوست بسپاریم.

و اینک دل ها و جانها را تکانیدم و به استقبالش رفتیم و براستی چه لحظات نابی اند، لحظات تحویل سال، آن هنگام که دل ها با هر تپش نجواهای نیایش حضرت دوست سر می دهد و در انتظار لحظه ای از نگاه پر مهرش می نشیند.

هفت سینی مهیا شده تا در کنار آن میهمان سفره پر نور و برکت اش شوی تا مگر به برکت تک تک "سین" های هفت سین محقق شود هر آنچه باید... 

قلب ها در نیایش، دست ها در قنوت، دل ها در انتظار و زمزمه ها تنها و تنها رو به سوی او... یکدیگر را در لحظات ناب دعا فراموش نکنیم.

" یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر الیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال"

چرا برخي جريان ها از رييس جمهور شدن دکتر قاليباف نگران هستند؟

اگر بخواهيم  مثل ديگران حرف روي حرف نگذاريم و  چند كلمه حرف درست حسابي بزنيم بايد اعتراف كنيم  قاليباف هنوز در افكار عمومي بهتر از كانديداهاي احتمالي ديگر جاي دارد.

شاهد عيني اين ادعا پرس و جو از ديدگاه هر محفل اعم از طبقه تحصيل كرده يا قشر كارمند يا مردم عادي درباره رياست جمهوري قاليباف است. از هر پنج نفري كه در جايي دوروبرم هستند دست كم سه يا در بدبينانه‏ترين حالت دو نفر اذعان مي كنند قاليباف توانمندتر از ديگر كانديدها است. البته به ضرس قاطع نمي توان اين ديدگاهها را دليل پيروزي آقاي قاليباف دانست اما واقعيت هايي كه در جامعه جاري اند مي تواندگوياي جلوتر بودن او از ديگ كانديدها باشد. برخي افراد معتقدند قاليباف را نيز مثل ديگر كانديدهاي قبلي نمي گذارند بر سر كار بيايد چون آدم خوش پوش، سخنران خوب و فردي است كه مديريت قوي خود را در اداره تهران نشان داده است. از برخي مي پرسيدم اگر قاليباف را نگذارند رييس جمهوري بشود چه كار بايد بكند؟برخي مي‏گفتند قاليباف نبايد مثل احمدي نژاد خيلي از آمار حرف بزند احمدي نژاد از بس در مورد هر چيزي آمار مي‏دهد كه مردم ديگر هيچ اعتمادي برايش ندارند. برخي هم مخالف پيوستن قاليباف به ائتلاف بودند چون معتقدند هستند وي فردي مستقل است و توانايي اش بيشتر از ديگر كانديدها است.عده اي هم معتقدند قاليباف را در تهران بيشتر مي شناسند ولي بيشتر شهرستان ها شناختي از اوندارند و او بايد كاري بكند در شهرستان ها هم او را بشناسند.

ادامه

http://www.havadar.ir/content/detail_37800.html